-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 تیرماه سال 1391 15:37
سلام به همه بچه ها و دوست های قدیمی و گل خودم که شاید همشون منو فراموش کرده باشن تو این مدت خیلی سرم شلوغ بود و هزار تا اتفاق بدوخوب برام افتاده امروز دلم هوای اینجا رو کرده بود گفتم یه سر بزنم شاید هنوزم کسی منو یادش باشه . هییییییییی روزگار
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1390 12:17
سلام من می خوام براتون یه تست روانشناسی جلب بذارم خدایی خیلی خوبه امتحان کنید فقط کاملا خواسته های تست رو احساس کنید تا جواب بهتری بگیرید: یه راهروی تاریک مقابل شماست همه جا تاریک تاریک ۴ تا در مقابل شماست که هر کدام یه رنگ دارند شما باید به ترتیب این درها رو باز کنید بگید چه صحنه ای رو می بنید وقتی در را باز میکنید...
-
هدیه عذر خواهی به خاطر وقفه طولانی
دوشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1390 14:21
سلام بر دوستان عزیزم بعد از یک وقفه طولانی من بازم اومدم نمیدونید در این مدت چقدر دلم براتون تنگ شده بود کلی اتفاق جدید افتاد اول اینکه آرایشگر شدم و کار ناخن به سبک اوروپایی انجام دادم و عروس درست می کردم بعد رفتم تو اداره بیمه یه مدت اونجا بودم تا اینکه یه سمت خوب بهم پیشنهاد شد اونم مدیریت بخش فروش شرکت وارد کننده...
-
خدا یا مامان؟!؟
یکشنبه 15 شهریورماه سال 1388 21:36
خدا به ما انگشت داده – مامان می گه «با چنگال بخور» خدا به ما صدا داده – مامان می گه « داد نزن» مامان می گه «کلم بخور، هویج بخور، سبزی بخور» اما خدا به ما بستنی لذید داده. خدا به ما انگشت داده – مامان می گه « از دستمال استفاده کنی.» خدا توی خیابان گودال های پر آب داده – مامان میگه «شلپ شلپ نکن» مامان می گه «سرو صدا...
-
بدون شرح!!!
یکشنبه 15 شهریورماه سال 1388 18:45
-
حرف دل
یکشنبه 15 شهریورماه سال 1388 18:36
سلام دوستای خوب و مهربونم. منو ببخشید که دیگه نمیتونم زیاد اینجا بیام.مدتیه که نمیتونم به نت سر بزنم و نمیدونم تا کی این دوری از نت و شما دوستای گلم میخواد طول بکشه. من وقت زیادی ندارم و از دوستانی که نتونستم بهشون سر بزنم معذرت خواهی میکنم.امیدوارم بتونم این مشکل رو حل کنم و مثل گذشته دوبار با شما خوبان ارتباط وبلاگی...
-
بازم 10 مورد خواندنی
شنبه 2 خردادماه سال 1388 16:54
سلام من دوباره اومدم این روزها خیلی سرم شلوغ بود کارم رو عوض کردم و بعد از یه عمر اون شغل دلخواهم رو پیدا کردم حالا اگه هرکی حدس زد که این شغل جدیدم چیه جایزه داره ؟ حالا برای شروع براتون چند مطلب علمی می نویسم که حالش رو ببرید : ۱-۲۰ ٪ آب شیرین جهان میان آمریکا و کانادا قراردارد. ۲-خرس قطبی هنگامی که روی ۲ پا می...
-
خیلی قشنگه ببین حتمآ
چهارشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1388 18:04
-
سال نومبارک
چهارشنبه 5 فروردینماه سال 1388 12:12
سلام سال نو همه شما مبارک باشه انشاالله من نبودم باید ببخشید سرم خیلی شلوغ بود و مسافرت هم بودم از همه کسانی که تو نبود من بهم سر زدند سپاسگزارم . داشتم میرفتم دانشگاه ساعت ۷:۳۰روز ۲۳/۱۲ که دیدم اتوبوس واحد توی ترافیک گیر کرده یهو دیدم مردم همه از شیشه اتوبوس بیرون رو نگاه میکنند منم از رو کنجکاوی برگشتم و دیدم یه زن...
-
۱۰ تجربه از خود خودم
سهشنبه 20 اسفندماه سال 1387 16:42
هر جا که می خواهید از مطالب همسرداری بهره ببرید با زبان نامفهوم ادبی روبرو میشوید که مطمئن باشید هر کسی نمی تواند از آن استفاده کنه . به همین دلیل من بنا به درخواست مکرر چند تا ا ز بچه ها براتون یکسری مطالب قابل درک روانشناسی می نویسم که میدونم خیلی بدرد میخوره .این قسمت برای مطالعه خانم هاست آقایون چشماشونو بگیرند: ۱...
-
از صمیم قلب تولدت مبارک دوست داشتنی ترین من
چهارشنبه 14 اسفندماه سال 1387 16:30
۲۳ سال پیش در چنین روزی یعنی در تاریخ ۱۵/۱۲/۶۴ دختری به زیبایی فرشته های آسمانی(با شواهد مستند)به دنیا آمد .او دختری عجیب و دلچسب بود . و وقتی ۴ ماه بود دایی اش تصمیم میگیرد که با او به سینما برود شب بود دایی این فرشته را جلوی موتور خود نشانده بود .و ویراژ میداد ولی سر یک اشتباه موتور در یک خاکی واژگون می شود دایی در...
-
من گفتم ؟؟؟؟
شنبه 10 اسفندماه سال 1387 08:51
سلام عزیزانم من بعد از یک وقفه طولانی اومدم ولی دلیل اومدنم تو این فشار کاری این بود که تو گوشی یکی از بچه ها سخنرانی اون آخوندرو شنیدم که درمورد سنی ها حرفهای بی جایی رو بلغور می کرد روم نمی شه فیلمش رو بزارم تو وبم احساس می کنم کلمات معذب می شن !!! می دونید چقدر زشته که یک آخوند شیعه این حرفها رو بزنه ؟ اگه یک آدم...
-
من و محمود تو حال خوابیدیم اونم شب اول زندگیمون
یکشنبه 27 بهمنماه سال 1387 11:04
دوستان عزیزم فکر کنم دیگه موقعش رسیده که اون داستان که جالبترین داستان ساله رو براتون بنویسم . به نام همان خدای دوست داشتنی که در همین نزدیکیست... یادم میاد هر وقت در زمان مجردی عروسی می رفتم همیشه ایراد می گرفتم .این چرا ماشینشو این طوری گل زده .چرا اون طوری لباس گرفته چرا وچراو هزار اطوار دیگه .... بلاخره بعد از دو...
-
تو این سی سال...
سهشنبه 22 بهمنماه سال 1387 19:04
امروز روز بیست و دو بهمن ماه انقلاب سی ساله شد مردم سی سال بزرگتر شدند سی سال از مرگ شهدا گذشت ، سی ساله که از اون فریادها خاموش شده ، سی ساله که دیو رفته و فرشته ها در اومدن . راستی! سی ساله گرونی هم گنده تر شده ، پارچه فروش ها سی سال پولدارتر شدند . مردم سی سال فقیرتر ،ازدواج ها سی سال سخت تر شدند . و اما من و شما...
-
تا دو روز دیگر مهلت دارید ...
سهشنبه 22 بهمنماه سال 1387 18:31
آقا به نظر شما تو یه روز چند تا اتفاق بد برای یه نفر میتونه بیافته ؟؟؟ نظر بدید تا براتون یه چیزی تعریف کنم اگه از تعجب شاخ در نیاوردید هر چی خواستید (حتی یه جفت شاخ ) بهتون میدم من تا دو روز دیگه نظر جمع میکنم اگه به ۲۰ تا رسید براتون جالبترین داستان سال رو می نویسم ...
-
سلام منم اومدم!
سهشنبه 22 بهمنماه سال 1387 04:08
به نام خدایی که زیبایی را آفرید،فکر را ، خلاقیت را و از همه مهمتر اختیار را... همه را در نهاد آدمی گنجاند و این فرقی بین انسانیت و حیوانیت گشت . من امروز بعد از مدتها این آمادگی را در خودم دیدم که به جمع وبلاگ نویسان بپیوندم و از این بابت احساس خوبی دارم چون ... چون ... چون یه جوری ام هرکاری کردم خودم رو نگه دارم که...